غزل عشق

ساخت وبلاگ

خواستم با یک غزل از عشق معنایت کنم

عـاشقـانه در سکـوت شب تماشایت کنم

خـواسـتم امشب کنـار پنجـره در نــور مـاه

در تـمــام خــاطــرات کـهنـه پـیـدایـت کنـم

خواستم در سجده گاه معبد چشمـان تــو

جــان فـدای آن نگــاه مست زیـبـایت کنـم

عطر گـلهـای تنم بـوی خـوشی دارد ز تــو

خواستـم آغـوش خـود را بـاغ رویـایت کـنم

در تـنـم از نــام تــو لــرزید جــان عـاشـقـم

عاقبت با بوسه ای مستانه شیدایت کـنم

هر شبی یادت شبیخون می زند بر پیکرم

دلخـوشم هر لحظه و هردم تمنـایـت کـنم

بـاز می خواهم که در تنهایی و در خـلوتم

یک بغل احسـاس را تقدیـم دنیـایـت کنـم

آنجلا راد

روزگاري را بدون عشق سر كردم نشد...
ما را در سایت روزگاري را بدون عشق سر كردم نشد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : neynaamak بازدید : 254 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 ساعت: 13:36